ميروم از خانه ي تو اگه مي خواي فراموشم کني تو بذار دوباره من ببينمت کلام بي کلام چقدرعجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه تا
نظرات شما عزیزان:
ميروم
ميروم
از من آزرده مشو
قبل رفتن تو بدان عاشق و بي تقصيرم
تو اگر خسته اي از دست دلم حرفي نيست
امر كن تا كه بميرم به خدا مي ميرم
واسه ي آخرين بار توي آغوش بذار بگيرمت
اگه هنوزم مي شنوي تو اين صدا رو
بيا بر گرد و ببين اين قلب ما رو
که ديگه غبار غم رو دل نشسته
بيا پاک کن اين همه گرد و غبارو
کوچه بي تو بي عبوره کوچه چه سوتو کوره
کوچه بي تو بي عبوره اين کوچه چه سوتو کوره
يادته گفتي چقدر غمگين مي خوني تو بزن شاد بزن تو هم ميتوني
حالا اين جا غمو با شادي ميخونم تا بگم بي تو من نه شاد نميمونم
کوچه بي تو بي عبوره کوچه چه سوتو کوره
کوچه بي تو بي عبوره اين کوچه چه سوتو کوره
عزيزام
جنگل سرخ خزان
در پي مرگ جهان
بادها در پيشند
لبها به صدا در آمد
مرگ من نزديک است
خوشحال دمي نيست شوم
نه با زمين اسير و
خنداش مهو شودو
لرزشي بر خاکش
دير زمانيست در خاکم
آتشي هست از آن در باکم
چگونه اينچنين تاب آرم
عمريست داز
ريشه هايم قطور در جنگ با ستم کارانم
خسته از ظلم خسته از باد
کي زمانيست که من طوفانم
ويران کنم هر چه درد آرانم
گاهيست به خوابي ژرف مي آرامم
در سکوتي دل انگيز من بيدام
خوشحال از آن همه رويا
به شادي بسوي هم قطارانم
نگاهم به تن سرد و زشت و زمخت
اندوهي بر دل
سنگين شود اين دستانم
به زمين مي کوبم
چي کردي با عزيزانم
غرور
آنگاه كه غرور كسي را له مي كني، آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني، آنگاه
كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني، آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه كه
حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه كه خدا را مي بيني و
بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم،دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي
كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني؟
بهت نمي گم دوسِت دارم،ولي قسم مي خورم که دوسِت دارم بهت نمي گم هرچي که مي خواي
بهت مي دم،چون همه چيزم تويي نمي خوام خوابتو ببينم، چون توخوش ترازخوابي اگه يه
روزچشمات پرِاشک شد ودنبال يه شونه گشتي که گريه کني،صِدام کن بهت قول نمي دم که
ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گريه مي کنم اگر دنبال مجسمه سکوت مي گشتي صِدام کن،
قول مي دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه مي گشتي تا نفرتتو توش خالي کني ، صِدام کن چون
قلبم تنهاست اگه يه روزخواستي بري قول نميدم جلوتو بگيرم اما باهات ميدوم اگه بيه
روز خواستي بميري قول نمي دم جلوتو بگيرم اما اينو بدون من قبل از تو ميميرم
فرياد نکشي کسي به طرفت برنمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد و تا
وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه
+نوشته
شده در چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, ;ساعت;توسط benim adim ask; |
|