انتظار
نظرات شما عزیزان:
پرسيد که چرا دير کرده است ؟ نکند دل ديگري اورا اسير کرده است ؟
خنديدم و گفتم او فقط اسير من است تنها دقايقي چند تاخير کرده است گفتم
امروز هوا سرد بوده است شايد موعد قرار تغيير کرده است
خنديد به سادگيم آينه و گفت احساس پاک تورا زنجير کرده است! گفتم ار
عشق من چنين سخن مگوي گفت : خوابي سالها دير کرده است
در ايينه به خود نگاه ميکنم آه عشق او عجيب مرا پير کرده است راست گفت
آيينه که منتظر نباش او براي هميشه دير کرده است
مي خواستم زندگي كنم در را بستند،مي خواستم ستايش كنم گفتند خطر ناك
است،مي خواستم عاشق شوم گفتند گناه است،مي خواستم گريه كنم ،گفتند
بهانه است،مي خواستم بخندم گفتند ديوانه است،به راستي سخن گفتم گفتند
بيهوده است پس فرياد كشيدم..........زندگي را نگه داريد مي خواهم پياده
شوم .
+نوشته
شده در چهار شنبه 24 فروردين 1390برچسب:, ;ساعت;توسط benim adim ask; |
|